Ghadir_Cover

7 مرداد 1400

5‌شنبه

آرى … خم ! شربدار ولایت‏ غدیر حادثات‏ و میان منزل افشاى رازهاست. بنگریدش‏ که بر اوج دست و بازو در چنگ چنگالى از نور ایستاده است‏ به ابرها نزدیکتر تا به ما و نگاه نمى‌کند نه در چشمان مشتاق‏ نه در دیدگان دریده از حسد.

به این ترانه گوش کنید که در هفت آسمان مى‌طپد: هر که مرا مولاى خویش بداند اینکه فرا چنگ من ایستاده مولاى اوست. آرى امروز همه چیز کامل است‏، معیارى بدنیا آمده‏ که در سایه‌‏اش‏ نیک و بد از هم مشخصند.

در این زلال ، باید جان را به شستشو نشست‏ در غدیر، یک تاریخ تبلور پیدا کرد. و بدین سان، آن دشت که دیروز گمنامش، کندى و سستى قافله‌‏ها را مى‌‏زدود، امروز، طلوع آفتاب ولایت را بستر شد. آن برکه آب، میانه کویرى برهوت، که رنج و خستگى مسافران را به جان مى‌‏خرید، امروز، چشمه جوشان و همیشه جارى پهنه آرمان‏هاى والا گشت.

بدین سان بود که پیامبر ( درود خدا بر او و خاندانش) ندا در داد: آنها که بى ‏ولایت على ( سلام خدا بر او ) رفته‌اند، باز گردند و در کناره غدیر، آینه بلنداى آسمان کویر با حماسه ‏ساز نهضت اسلام، روح مطهر زمان، بیعتى دوباره کنند، و در طبیعت حقیقت، تنفسى روح نواز و مستى ‏زا …

و اینگونه بود که به یکباره، از کالبد بى‌‏جان یک دشت پر سکوت‏ غوغاى اجابت و پذیرش برخاست . و هیاهوى سردرگم انسانى، در بازتاب مرزهاى روشنى و جاودانگى‏ جوششى مداوم یافت، بیراهه‌ها نهاده شد، و حجت در جانشان بیامیخت.

راستى را، مگر خورشید در غروبش، ماه را به نورافشانى نمی‌گمارد؟ و مگر دریا، ابر را ، از خود و براى خود، غنا نمی‌بخشد؟ در این زلال، باید جان را به شستشو نشست و از این دریا، باید گوهرهاى ناب به دست آورد.

در غدیر که به چه می‌اندیشد؟ در غدیر گویا محمد صلى الله علیه و آله می‌اندیشد: بدون على علیه السلام چگونه خواهد رفت؟ و على علیه السلام مى‌اندیشد: بدون محمد صلى الله علیه و آله چگونه خواهد رفت؟ و على علیه السلام می‌اندیشد: بدون محمد صلى الله علیه و آله چگونه خواهد ماند.

و مردم بین همین رفتن و ماندن است که به ابهامى شگفت گرفتار آمده‌اند: این همان محمد صلى الله علیه و آله است که مى‏‌ماند، اگر با على بیعت می‌کردیم، و این حتى على علیه السلام است که می‌رود، اگر بیعت را شکستیم !! توده مردم به چگونگى بیعت می‎‏اندیشند و سران توطئه به شکستن بیعت …!!

اسماعیل نورى علاء

Ghadir_In

هجدهم ذی‌الحجه سالروز برگزیده شدن حضرت علی (ع) به جانشینی پیامبر (ص) و ولایت او بر مؤمنان است. این واقعه و حدیث غدیر در کتاب‌های شیعه و بسیاری از کتب هل سنت نقل شده است. غدیر خم، ناحیه‌ای در میان مکه و مدینه است که به خاطر وجود برکه‌ای در این محل که در آن آب باران جمع می‌شده است، به این نام شهرت یافته است. بنا بر روایات، بخشیده شدن گناهان شیعیان توبه‌کار و نقش بستن تبسم و شادی بر چهره مؤمنان از خصوصیات بارز این عید بزرگ می‌باشد.

و اما ماجرای غدیر خم چیست؟

از آغاز ذی‌القعده سال دهم هجری، که آخرین سال زندگانی پیامبر بود، حضرت محمد (ص) به همه مناطق مسلمان نشین و ایل‌ها و قبیله‌های مسلمان عربستان خبر دادند که در این ماه به مکه معظمه خواهند رفت و حج به جای خواهند آورد. بدین ترتیب، بزرگ‌ترین اجتماع مسلمانان شکل گرفت که به حجه الوداع معروف است.

مسلمانان حج‌گزار پنج شنبه ۱۸ ذی الحجه به غدیر خم رسیدند و پیش از جدایی اهالی شام، مصر و عراق از جمعیت، جبرئیل آیه قرآن را بر پیامبر(ص) نازل کرد:

{یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ.}

«ای فرستاده ما ، آنچه را از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده ابلاغ کن ، و اگر نکنی [گویی هیچ] پیام او را ابلاغ نکرده ای و خداوند تو را از [فتنه و شر] مردم نگه می دارد ، بی تردید خداوند گروه کافران را هدایت نمی کند.»

و از جانب خداوند، به رسول خدا (ص) امر نمود تا علی (ع) را به عنوان ولی و وصی بعد از خود، به مردم معرفی کند.

پس از نزول این آیه، پیامبر دستور داد همه کاروانیان در آن محل گرد هم آیند و گفت آنانی که پیشاپیش حرکت می‌کنند، به محل غدیر بازگردند و کسانی که عقب مانده‌اند، به کاروان در غدیر خم، ملحق شوند. در همان‌جا، پیامبر خطابه طولانی غدیر را ایراد کرد.

سپس رسول خدا (ص) دست علی (ع) را بلند نمود و فرمود:

«ای مردم، آیا من از خود شما، به ولایت [سرپرستی] شما سزاوار‌تر نیستم؟ مردم پاسخ دادند: آری،‌ ای رسول خدا. حضرت فرمود: خداوند ولی من است و من ولی مؤمنین‌ام و من به خود شما، به ولایت [سرپرستی] شما سزاوارترم. پس هر کس که من مولای اویم، علی مولای اوست.»

رسول خدا(ص) سه بار این جمله را تکرار کرد و فرمود: «خداوندا، دوست بدار و سرپرستی کن هر کسی را که علی را دوست دارد و او را مولای خود بداند، و دشمن بدار هر کسی را که او را دشمن می‌دارد و یاری نما هر کسی را که او را یاری می‌نماید و به حال خود رها کن هر کس را که او را وا می‌گذارد.»

هنوز جمعیت متفرق نشده بودند که دوباره جبرئیل نازل شد و از جانب خداوند، آیه سوم سوره مائده نازل شد که به آیه اکمال مشهور است. در بخشی از آیه آمده است:

{… الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‏ وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً…}

در پایان خطبه، این آیه بر پیامبر نازل شد:

« امروز کسانی که کفر ورزیده‌اند از [ابطال و ازاله] دین شما مأیوس گشته‌اند ، پس از آنها مترسید و از من بترسید. امروز دین شما را برایتان کامل ، و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را برای شما به عنوان آیینی [استوار و پایدار] پذیرفتم…»

در این هنگام، مردم به امیرمؤمنان(ع) تهنیت گفتند. پیامبر(ص) نیز دستور داد خیمه‌ای برای علی(ع) برپا کردند و به مسلمانان فرمان داد دسته دسته خدمت ایشان برسند و به عنوان امیرمؤمنان به او سلام دهند.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

میخواهید به بحث بپیوندید؟
مشارکت رایگان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *