مقدمه
به طور معمول ما کودکان را دستکم میگیریم، زیرا تجربه و دانش کمتری نسبت به بزرگسالان دارند. کودکان در سالهای آغازین زندگی هستند و از بسیاری از پستی و بلندیهای زندگی بیخبرند. با این وجود چیزهای زیادی وجود دارد که میتوانید از آنها یاد بگیرید.
کودکان زندگی را به شیوه خودشان انجام میدهند. آنها از قید و بندهایی که ما به دست و پای خود میبندیم رها هستند. کودکان در لحظه زندگی میکنند و گذشته و آینده چندان آنها را نگران نمیکند. بیایید نگاهی به درسهایی بیندازیم که میتوان از کودکان آموخت تا مثل آنها زندگی را به تمامی زندگی کنیم.
روز تازه، شروع تازه
کودکان درک متفاوتی از زمان نسبت به بزرگسالان دارند. برای کودک یک روز زمانی طولانی است. احتمالا گاهی با خود فکر کردهاید که در کودکی روزها به نظر طولانیتر میآمدند و زمان بیشتری داشتید. برای کودک هر روز یک شروع تازه است، اما برای بزرگسال روزها به طور پیوسته و به دنبال هم معنا مییابند. بزرگسالان عادت دارند کارهایی که امروز انجام ندادهاند را با خود به فردا بکشانند، اما کودکان هر روز را متفاوت آغاز میکنند.
خلاقیت
کودکان زمان زیادی را برای شناخت و خلق چیزها صرف میکنند. کودک تلاش میکند از حواس پنجگانه خود برای کشف دنیای اطراف استفاده کند. سپس این ادراک را به شیوه خود ابراز میکند. هرچه کودک بزرگتر میشود، فعالیتهای او بیشتر به سمت کارهای از پیش تعیین شده و بدون خلاقیت میرود.
خوب است که زمانی در روز را برای خلق چیزی بگذاریم. میتواند طرح یک نقاشی، نگارش یک داستان کوتاه یا ساخت یک مجسمه خمیری باشد. در حین انجام این کار، ذهن خود را آزاد بگذارید و خود را غرق در کار کنید. درست مانند کودکان که این کار را انجام میدهند.
شجاعت ابراز
به طور معمول کودکان شجاعتر و بیپرواتر از بزرگسالان هستند، به خصوص در ابراز احساسات و هیجاناتشان. هرچند استثناء نیز وجود دارد. بارها با کودکانی مواجه شدهاید که با صدای بلند آواز میخوانند، میرقصند، برای دوستان خود نمایش بازی میکنند و هیجانات خود را ابراز میکنند. در مقابل، بزرگسالان در انجام کارهای بسیار راحتتر تعلل بیشتری به خرج میدهند. علاوه براین بزرگسالان در بیان احساسات و هیجانات خود نسبت به کودکان خوددارتر عمل میکنند.
خنده در کودکان
کودکان توانایی شگفتانگیزی برای یافتن چیزهایی برای خندیدن به آن در زندگی روزمره دارند. برای آنها چیزهایی خندهدار به نظر میآید که بزرگسالان حتی متوجه آن نمیشوند. خنده واکنشی عالی برای تولید اندورفین و دوپامین در بدن است که باعث کاهش احساس درد، ناراحتی و افسردگی میشود. خنده با شادی و حال خوب رابطه نزدیکی دارد و دیدن جنبههای شادیبخش زندگی، راهی عالی برای یک زندگی خوب و شاد است.
بخوانید: لبخند چه فوایدی به دنبال دارد؟
فعالیت در طبیعت
طبیعت یک منبع آرامش عمیق و شادی برای انسان است. بازی و جنب و جوش در طبیعت یکی از فعالیتهای معمول کودکان است و آنها زمان زیادی را با دوستان خود در طبیعت میگذرانند. دویدن، بازی و گشت و گذار در طبیعت از کارهای معمول کودکان است که زمان زیادی را در روز به انجام آن میپردازند.
در مقابل در بزرگسالی به دلیل مشغلههای گوناگون، فرصت حضور در طبیعت و فضای سبز کمتر میشود. همچنین ورزش در پارک و محیطهای طبیعی جای خود را به ورزش در باشگاههای ورزشی میدهد.
دوست یابی کودکان
کودکان راحتتر از بزرگسالان ارتباط برقرار میکنند، بنابراین واضح است که در دوستییابی بهتر عمل میکنند. برای کودک نزدیکشدن به افراد همسن آسانتر است. همچنین کودکان به سادگی و با آسانترین جملات دوستیهای عمیقی را شکل میدهند.
کودک در پذیرش افراد بسیار آسانتر عمل میکند و قضاوتها و ناامنیهای بزرگسالان هنوز در ذهن آنها شکل نگرفته است. میتوان از کودکان آموخت که همه افراد ویژگیهای مثبتی دارند که میتواند برای شما کمککننده باشد. بنابراین یاد بگیرید مثل یک کودک روابط دوستانه را بدون هیچ پیشزمینه یا قواعد دست و پاگیری شکل دهید.
قهرمان داستان خود باش
کودکان عادت به داستانسرایی دارند. آنها هر اتفاق کوچک یا به ظاهر بیاهمیتی را برای دوستان یا خانواده خود تعریف میکنند. در این داستانها معمولا کودکان وقایع را به گونهای تعریف میکنند که خود قهرمان آن هستند.
کودک ترسی ندارد که خودپسند یا از خودراضی به نظر برسد. در مقابل بزرگسالان این غریزه تعریف از خود را سرکوب میکنند و تلاش میکنند فردی متواضع و افتاده به نظر برسند. همه ما قهرمان زندگی خود هستیم. ایرادی ندارد از خود تعریف کنیم و ویژگیهای مثبت خود را تصدیق کنیم.
زخمهایت را نشان بده
آسیب جسمی، زخم و جای آن برای کودکان نشانه ضعف نیست. کودکان علاقه زیادی به نشاندادن جای زخم خود به دیگران دارند و آن را با غرور به دیگران نشان میدهند. در مقابل، بزرگسالان تمایل دارند زخمهای خود را، چه روحی چه جسمی پنهان کنند.
اقرار به آسیبدیدن یک رفتار سالم است که وزن زیادی را از روی دوش شما برمیدارد. زخمهای ما نشان میدهد که جنگیدهایم، تلاش کردهایم و زنده ماندهایم. زخمها نشانی از پیروزی، بقا و ادامهدادن هستند.
آزمون و خطا
سن که بالا میرود، افراد محتاطتر میشوند و دایره اطراف خود را محدود میکنند. در این سن ترس از چیزهای جدید و ناشناختهها بیشتر میشود و افراد تمایل دارند در محیط امن و کوچک خود باقی بمانند.
سنین جوانی و کودکی معمولا به بیپروایی و سرکشی شناخته میشود. کودکان تمایل دارند همهچیز را تجربه و امتحان کنند. آنها هر چیزی را لمس میکنند، کارهای مختلف را امتحان میکنند و گاهی حتی اقدام به بازیهای خطرناکی میکنند.
گاهی مفید است رویکردی مانند کودک پیش بگیرید و به ماجراجویی در چیزی ناشناخته اقدام کنید. یک فعالیت جدید را امتحان کنید. یک چیز جدید یاد بگیرید. مطمئن باشید که احساس هیجان و نشاط خواهید داشت.
توجه به جزئیات
برای کودک دنیا پر از شگفتی است. کوچکترین چیزها در زندگی میتواند او را به وجد بیاورد. کودکان دنیا را رنگیتر از ما میبینند، زیرا به جزئیات توجه میکنند.
زندگی بزرگسالی غرق شدن در استرس مسائل روزمره است. همین ما را از شگفتیهای اطرافمان باز میدارد. گاهی بد نیست نگاهی متفاوت به چیزهایی که هر روز به سادگی از کنار آن رد میشویم بیندازیم.
درخواست کمک اشکالی ندارد
وقتی کودکان نمیدانند چگونه کاری را انجام دهند، به راحتی درخواست کمک میکنند. آنها ابایی از اینکه نشان دهند به دیگران نیاز دارند ندارند. در مقابل، بزرگسالان ترجیح میدهند خود با چیزی دست و پنجه نرم کنند تا درخواست کمک کنند.
هیچکس همه چیز را نمیداند و چنین انتظاری هم نمیرود. درخواست کمک اشکالی ندارد و همچنین از تلف شدن زمان شما و مشکلات دیگر جلوگیری میکند.
ابراز احساسات
کودکان در بیان احساسات بسیار راحت هستند. هر زمانی که بخواهند گریه میکنند و اگر خوشحال باشند میخندند. آنها ترسی از ابراز احساسات خود ندارند.
در بزرگسالی، جامعه به ما میآموزد که برخی از احساسات باید پنهان شوند. بسیاری از بزرگسالان گریه را نشان ضعف میدانند و تمایل دارند آن را در خفا انجام دهند. در حالیکه شیوه سالمتر ابراز احساسات است.
بخشش در کودکان
قهر و دعوای کودکان زمان کوتاهتری نسبت به بزرگسالان دارد. کودک با دوستش دعوا میکند، چند دقیقهای با او حرف نمیزند و سپس پشیمان میشود، و لحظهای بعد آن را کاملا فراموش کرده است.
بزرگسالان کینه شدیدتری نسبت به کودکان دارند. بخشش برای بزرگسالان بسیار سختتر است، اما باید یاد بگیریم ببخشیم. هنگامی که آن را امتحان کنید، از اینکه چقدر آسوده خواهید شد متعجب میشوید.
اعتماد به غرایز خود
در هنگام تصمیمگیری کودکان اعتماد بیشتری به غرایز خود دارند. بزرگسالان تمایل دارند در تصمیمگیری منفعت و ضرر را بررسی کنند، در حالی که کودکان به سادگی به سمت چیزی که دوست دارند میروند.
منبع
دیدگاه خود را ثبت کنید
میخواهید به بحث بپیوندید؟مشارکت رایگان.