بحران اعتباری چیست؟
بحران اعتباری به کاهش فعالیتهای وامدهی موسسات مالی اشاره دارد که به دلیل کمبود ناگهانی وجوه ایجاد میشود.
اغلب به دلیل تمدید رکود اقتصادی، تنگنای اعتباری، وام گیری شرکتها را تقریبا غیرممکن میکند.
زیرا وام دهندگان از ورشکستگی یا نکول میترسند و در نتیجه نرخهای بالاتری را به همراه دارد.
بحران اعتباری اغلب پس از دورهای رخ میدهد که در آن وام دهندگان در ارائه اعتبار بیش از حد ملایم هستند.
این منجر به نرخهای بالاتر به عنوان راهی برای جبران ریسک اضافی به وام دهنده میشود.
اعتبار، نیروی محرک اقتصاد
اعتبار نیرو محرکهی فعالیتهای اقتصادی است.
شرکتها باید وام بگیرند تا بتوانند در کارخانهها سرمایهگذاری کرده یا روی محصولات جدید تحقیق کنند.
افراد باید وام بگیرند تا بتوانند خانهدار شوند یا به تحصیلات خود ادامه دهند.
بنابراین وقتی اعتبار از بین میرود، اقتصاد هم با مشکلات جدی روبهرو میشود.
در بحران اعتباری، عرضه قراردادهای وام با مشکل روبهرو میشود؛ چرا که هم اعتبار کمتری موجود است و هم به دلیل شرایط، دسترسی به آن سختتر میشود.
بحران اعتباری اغلب ناشی از انواع خاصی از شکست بازار است.
مثلا در آغاز بحران اقتصادی سال 2008، موسسات مالی به این نتیجه رسیدند که وام مسکن براساس تحلیل نامناسبی از وضعیت اعتباری افراد اعطا شده و اعتبار این افراد اساسا بیارزش است.
برای کاهش ریسک، آنها سریعاً اعطای اعتبار را محدود کردند.
بخش اعظم این رفتار ناشی از «شکست اطلاعاتی» است.
وقتی اطلاعات کافی در مورد ریسکهای حقیقی اعطای وام از سوی بانک در دسترس نیست، واکنش سیاستهای وام از لیبرال به شدیداً محافظهکارانه تغییر میکند.
درک بحران اعتباری
تنگنای اعتباری یک شرایط اقتصادی است که در آن سرمایهی سرمایه گذاری به سختی تامین میشود.
بانکها و سایر مؤسسات مالی سنتی نسبت به وام دادن به افراد و شرکتها محتاط میشوند، زیرا میترسند که وامگیرندگان نکول کنند.
این باعث میشود که نرخ بهره به عنوان راهی برای جبران ریسک اضافی به وام دهنده افزایش یابد.
گاهی اوقات انقباض اعتباری یا بحران اعتباری نامیده میشود، بحران اعتباری مستقل از تغییر ناگهانی در نرخ بهره رخ میدهد.
افراد و مشاغلی که قبلاً میتوانستند برای تأمین مالی خریدهای عمده یا گسترش عملیات وام دریافت کنند، به طور ناگهانی نمیتوانند چنین وجوهی را به دست آورند.
اثر موجی متعاقب آن را میتوان در کل اقتصاد احساس کرد، زیرا نرخ مالکیت خانه کاهش مییابد و مشاغل مجبور به کاهش سرمایه به دلیل کمبود سرمایه میشوند.
علل بحران اعتباری
بحران اعتباری اغلب پس از دورهای رخ میدهد که در آن وام دهندگان در ارائه اعتبار بیش از حد ملایم هستند.
وامها به وام گیرندگانی که توانایی بازپرداخت مشکوک دارند داده میشود و در نتیجه نرخ نکول و وجود بدهیهای بد شروع به افزایش میکند.
در موارد شدید، مانند بحران مالی 2008، نرخ بدهیهای بد آنقدر بالا میرود که بسیاری از بانکها ورشکسته میشوند و باید درهای خود را ببندند یا به کمک مالی دولت برای ادامه کار تکیه کنند.
ریزش چنین بحرانی میتواند باعث شود که آونگ در جهت مخالف حرکت کند.
بانکها از ترس سوختن دوباره بهواسطه نکولها، فعالیتهای وامدهی را محدود میکنند و تنها به دنبال وامگیرندگانی میگردند که اعتباری بکر داشته باشند که کمترین ریسک ممکن را داشته باشند.
چنین رفتاری توسط وام دهندگان به عنوان فرار به سمت کیفیت شناخته میشود.
پیامدهای بحران اعتباری
پیامد معمول یک بحران اعتباری، رکود طولانی مدت یا بهبود آهستهتر است که در نتیجه کاهش عرضه اعتبار رخ میدهد.
علاوه بر تشدید استانداردهای اعتباری، وام دهندگان ممکن است نرخ بهره را در طول بحران اعتباری افزایش دهند تا از تعداد کاهش یافته مشتریانی که قادر به وام گرفتن هستند، درآمد بیشتری کسب کنند.
افزایش هزینههای وامگیری توانایی فرد برای خرج کردن پول در اقتصاد را مختل میکند و سرمایههای تجاری را میخورد که در غیر این صورت میتوانند برای رشد عملیات و استخدام کارگران استفاده شوند.
برای برخی از کسب و کارها و مصرف کنندگان، اثرات بحران اعتباری بدتر از افزایش هزینه سرمایه است.
کسبوکارهایی که اصلاً قادر به استقراض سرمایه نیستند، برای رشد یا گسترش با مشکل مواجه میشوند و برای برخی، باقی ماندن در تجارت به یک چالش تبدیل میشود.
با کاهش فعالیتهای تجاری و کاهش نیروی کار، بهره وری کاهش مییابد و بیکاری افزایش مییابد که دو شاخص اصلی بدتر شدن رکود است.
منبع
اقتصاد در چتد دقیقه
دیدگاه خود را ثبت کنید
میخواهید به بحث بپیوندید؟مشارکت رایگان.